سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شبه شعر: خوابیده ای

ارسال‌کننده : عبدالله در : 90/7/11 8:38 عصر

- ایمان نمی آورم
تا معجزه ات را نبینم
این مرده را زنده کن!

- بین خانه ی خدا و خانه ات
چند درجه اختلاف است
نماز شب می خوانم!

- خوابیده ای!
نماز عشق می خوانم در کنارت
بوی گل مریم می پیچد
مهرت را می بوسم!

- خوابیده ای!
بی آن که بدانی
خستگی ات بر بازویم و عاطفه ات روی شانه ام
دوست دارم تکیه گاه تو باشم!

- قصه گوی شب های پر ستاره!
در خیالم
تو را ... می نامم
به اشتباه!

- «گل همین پنج روز و شش باشد»
بو می کشم!

پی نوشت1: آسمانگومفروشاینعظمتکاندرعشق خرمنمهبهجوی خ و ش ه ی پ ر و ی ن بهدوجو تکیهبراختربدمهرمکنکینعیار تختکاووسببردوکمرکیخسرو 

پی نوشت2: No one compares You stand alone, to every record I own Music to my hear that"s what you are A song that goes on and on I I love you like a love song baby I I love you like a love song baby I I love you like a love song baby And I keep hittin re peat peat peat peat peat

پی نوشت3:  این نگاهی که من میبینم، پرغرور و پرفریب و پر رمز و راز، جهانی را می تواند بسوزاند! چه برسد به کلبه ای چوبی و قدیمی، بدون حفاظ و بی رمز و راز.

دوباره نوشت:
[به بهانه یک گفت و گو]

شرمنده ام که حرف دو پهلو نمی زنم
رک گفته ام که پیش تو زانو نمی زنم

من یک ستاره ام ولی از بس که خسته ام
بی التماس چشم تو سوسو نمی زنم

پا روی آب می زنم و غرق می شوم
اما به سوی خاک تو پارو نمی زنم

مانند گردباد که سلطان بادهاست
حرف تو را بدون هیاهو نمی زنم

سوگند می خورم به تو که قبله ام شدی
من سجده جز به سوی فراسو نمی کنم

من جار می زنم که تو را دوست داشتم (دارم)
اما برای قافیه جارو نمی زنم

هر قدر هم که شعر مرا کهنه تر کند
من دست رد به سینه ی آهو نمی زنم

زنگین و بی اراده و بی استفاده ام
با تیغ کهنه ی سخنم مو نمی زنم!

غلامرضا طریقی، «هر لبت یک کبوتر سرخ است»




کلمات کلیدی : یک عاشقانه دشوار، شعر