وبلاگ :
همان حكايت هميشگي !
يادداشت :
داستان کوتاه: يک شاعر، يک مرتد
نظرات :
0
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
يک مجرم
يعني الان با اين هندونهاي که زير بغل من گذاشتي من مجبور شدم که ديگه چيزي نگم؟!
يک حکم ارزشي براي همه سنگينه، هم براي کسي که بايد اجراش کنه و هم براي کسي که بايد روش اجراش بشه. اگر منظورت نشون دادن سختي اجراي حکم بوده که بايد بگم اصلا چنين چيزي از داستانت برداشت نميشده.
پ.ن: آفت بچه حزب الهيها اجتهاد به نفسشونه. اينکه من نميتونم تو رو متقاعد کنم شايد دليلش همين اجنهاد به نفسه بوده. بايد دنبال پرتقال فروش بگرديم.